Sunday, November 20, 2011

کشتن یک انسان در جنگل.... مسأله‌ای است که جای تأمل دارد



شبکه کوکتیل - بین العربی
محمد رجب العزاوی - وکیل و نویسنده عراقی

کشتن یک انسان در جنگل مسأله ایست که جای تأمل دارد... . و کشتن شخص صلح طلب، جنایتی است که بخشوده نمی‌شود

بیش از ربع قرن از سالهایی که نزدیک به 3500 ایرانی، از جمله هزار زن به عراق پناه آوردند، گذشته است و شرح چگونگی پناهندگی آنان ضرورتی ندارد، ولی مهم است که بدانیم دلیل پناهندگی آنان چیست و دانستیم که، دلیل آن جستجوی آزادی و دموکراسی در کشور مادریشان ایران، و آزادی و رهایی از بندگی و سرسپاری در برابر حاکمیت فاشیستی و بنیادگرای مذهبی آن کشور است و سلاحشان را در آن راه، با ایمان به آرمان واصولشان به‌کار گرفتند و تمام آن دوران را در امان و اطمینان به‌سر بردند در حالیکه در مسیر تحقیق اهداف و اصولی که به آن معتقدند عمل می‌کردند.

بعد از اشغال عراق و در نتیجه بازرسی و تحقیقاتی که نیروهای آمریکایی در قرارگاه آنان انجام دادند، سلاحهایشان را زمین گذاشته و آن نیروها، مطابق کنوانسیون چهارم ژنو و الحاقاتش، آنان را افراد حفاظت‌‌شده به‌شمار آوردند. وبدلیل این‌که به‌عنوان شهروندان در زمان جنگ نمی‌توانند از خود دفاع کنند، (آمریکا-م) متعهد به حفاظت از آنان شد، و وقتیکه جنگ بار خود را به زمین گذاشت و حاکمیت به دولت عراق بازگشت، مطابق توافقنامه امنیتی منعقده بین عراق و نیروهای آمریکایی و تعهد آمریکا به این‌که هیچ‌کس به آنان آسیب نمی‌رساند، حفاظت آنان به نیروهای عراقی تحویل گردید. ولی آن‌چه در عمل روی داد این بود که دولت عراق به التزاماتش به رژیم ایران برای نابودی این پناهندگان وفا کرد، چرا که آنان برای رژیم ایران، منبع نگرانی و وحشت و خطر هستند.

این جنگ از اوایل سال 2009 شروع شد، ولی جنگی یک طرفه و نابرابر، چون دولتی با دولتی دیگر نمی‌جنگد، بلکه با شهروندان بی‌سلاح می‌جنگد، امری که همه ارزشهای اخلاقی و بین‌المللی و حتی عشیرتی آن را رد می‌کند، عربها می‌گویند (کسی که وارد شد، به او سلام کن)، این فرد هرکس باشد، میزبان باید از او در برابر خطر حفاظت کند، حتی اگر جنایتی مرتکب شده باشد و حتی اگر آن جنایت در حق میزبان بوده باشد. در حالیکه آن‌چنان‌که وقایع به ما می‌گوید و از رفتار و اخلاق این گروه می‌شناسیم، مجاهدین خلق نه در حق مردم عراق و نه در حق دولت آن هیچ جنایتی مرتکب نشده‌اند، و همه آن‌چه از آنان می‌دانیم این است که آنها با رژیم ایران جنگیده‌اند و لاغیر.

اخلاق و عرفها، پایه‌های ثابتی هستند که با تغییر افراد و هم‌چنین نظامها و دولتها در زمان و مکان معین، تغییر نمی‌کنند، ما در عراق به اخلاق عربی و احترام به مهمان و غریبه شناخته می‌شویم‌ ، اینان مهمانان ما هستند و احترامشان هم از طرف افراد و هم دولت واجب است، جنگیدن، کشتن و راندن آنان به بهانه این‌که آنها با کشور همسایه دشمن هستند، جایز نیست، به‌خصوص که این همسایه دولت خودشان بوده ومسایلش مربوط به خودشان است. و بعد این شجاعت نیست که با افراد بی‌سلاح بجنگی، حتی اگر برایت اثبات شود که جنگیدن با او حق است، چرا که او نمی‌تواند از خودش دفاع کند.

این جنگ با محاصره اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شروع شد و نیروهای عراقی از رسیدن دوستان و حامیان عراقیشان جلوگیری به‌عمل آوردند و مانع کارگرانی شدند که با آنها کار می‌کردند، درحالی‌که بیش از هزار کارگر در انواع مشاغل کشاورزی و صنعتی و ساختمانی و غیره با آنها کار می‌کردند، کما این‌که مانع پزشکان و وکلا و روزنامه‌نگاران و نیز دیپلوماتهای خارجی و نمایندگان سازمان ملل شدند و به‌طور عام از همه نظر از ارتباط با آنان جلوگیری نمودند، هم‌چنین مانع مواد غذایی و داروهای ضروری برای نابودی بیماریهای مزمن شدند. سپس جنگ به حملات مسلحانه ارتقا یافت و در دو حمله جداگانه 47نفر کشته و بیش از 100نفر مجروح و معلول شدند، این روزها همزمان با عقب‌نشینی آمریکا از عراق، رژیم ایران چنگ و دندان نشان می‌دهد تا مسیر قتل‌عام آنان را با جابه‌جایی اجباریشان در داخل عراق، و بعد توزیع آنان در گروهها و اسکان دادن در استانهای مختلف و دوراز هم ترسیم کند، این‌چنین تصمیمی به‌مثابه یک قتل‌عام است و نسبت به وقوع فاجعه‌ای هشدار می‌دهد که اول دارد ولی آخر آن غیر از کشتار همگی آنان نیست، اظهارات مقامات عراقی در این مورد زنگ خطر یک قتل‌عام و فاجعه انسانی به‌شمار می‌رود،

وقتی تو با یک ارتش مسلح می‌جنگی صرف‌نظر از دلایل، از حقت بهره برده‌ای ولی وقتی با افراد بی‌سلاح می‌جنگی از حق فاصله گرفته‌ای، هم‌چنان‌که شاعر گفته است: کشته شدن یک انسان در جنگل مسأله ایست که جای تأمل دارد... . و کشته شدن شخص صلح طلب، جنایتی است که بخشوده نمی‌شود

وکیل و نویسنده عراقی