
به جوش آمده است خون درون رگ گياه
بهار خجسته باز فراوان رسد ز راه
اين بيتي از ترانه زيباي بهاران خجسته باد از شاعر آزاده كرامت دانشيان است
كه به همراه خسرو گلسرخي رفيق و همراهش در بيست و نهمين روز بهمن 1352 به جرم خواستن آزادي تيرباران شدند
و سر پرشورشان بر خاك افتاد. خسرو گلسرخي و كرامت الله دانشيان, از روشنفكران انقلابي
و آزادهاي بودند كه در سال هاي حاكميت اختناق شاه سرفراز و تسليم ناپذير از آرمان آزاديخواهي مردم دفاع كردند
و سر انجام نيز پس از عبور از اتاقهاي شكنجه به ميدان اعدام و تيرباران با خون خود گواهي دادند
كه خونشان درون رگ گياه روزي به جوش ميآيد و بهار خجسته فراوان ز راه خواهد رسيد،
هر بهار كه ميرويد و هر گاه كه هوا دلپذير ميشود و گل از خاك ميشكوفد، و هر گياه كه ميرويد و خون در رگش ميدود
به هزار زبان ميگويد كه شهداي راه آزادي ايران نمرده اند بلكه ديكتاتورها ميميرند و آزاديخواهان همواره زنده اند
و نسلي پس از نسلي به دنيا ميآيند و آرمان آزاديخواهي را پي ميگيرند
درود بر كرامت دانشيان و خسرو گلسرخي كه صحنه دادگاه خود را به محكوميت و افشاگري عليه رژيم شاه تبديل كرد.
و گفت من در اين دادگاه براي جانم چانه نميزنم و حتي براي عمرم، چرا كه فرزند خلقي مبارز و دلاور هستم
گلسرخي در بخشي ديگري از دفاعياتش گفت: زندگي امام حسين نمودار زندگي كنوني ماست
كه جان بر كف براي خلق هاي محروم ميهن خود در اين دادگاه محاكمه ميشويم.
او در اقليت بود و يزيد، بارگاه، قشون، حكوت و قدرت داشت.
او ايستاد و شهيد شد، هرچند كه يزيد گوشهيي از تاريخ را اشغال كرد ولي آنچه كه در تداوم تاريخ تكرار شد،
راه حسين و پايداري او بود، نه حكومت يزيد. آنچه را كه خلق ها تكرار كردند و ميكنند، راه حسين است
يادشان و ياد همه شهداي راه آزادي هميشه زنده و جاويد است و هرگاه كه نسيم در بهار ميوزد عطر وجود آنان را به همراه دارد.
بهار خجسته باز فراوان رسد ز راه
اين بيتي از ترانه زيباي بهاران خجسته باد از شاعر آزاده كرامت دانشيان است
كه به همراه خسرو گلسرخي رفيق و همراهش در بيست و نهمين روز بهمن 1352 به جرم خواستن آزادي تيرباران شدند
و سر پرشورشان بر خاك افتاد. خسرو گلسرخي و كرامت الله دانشيان, از روشنفكران انقلابي
و آزادهاي بودند كه در سال هاي حاكميت اختناق شاه سرفراز و تسليم ناپذير از آرمان آزاديخواهي مردم دفاع كردند
و سر انجام نيز پس از عبور از اتاقهاي شكنجه به ميدان اعدام و تيرباران با خون خود گواهي دادند
كه خونشان درون رگ گياه روزي به جوش ميآيد و بهار خجسته فراوان ز راه خواهد رسيد،
هر بهار كه ميرويد و هر گاه كه هوا دلپذير ميشود و گل از خاك ميشكوفد، و هر گياه كه ميرويد و خون در رگش ميدود
به هزار زبان ميگويد كه شهداي راه آزادي ايران نمرده اند بلكه ديكتاتورها ميميرند و آزاديخواهان همواره زنده اند
و نسلي پس از نسلي به دنيا ميآيند و آرمان آزاديخواهي را پي ميگيرند
درود بر كرامت دانشيان و خسرو گلسرخي كه صحنه دادگاه خود را به محكوميت و افشاگري عليه رژيم شاه تبديل كرد.
و گفت من در اين دادگاه براي جانم چانه نميزنم و حتي براي عمرم، چرا كه فرزند خلقي مبارز و دلاور هستم
گلسرخي در بخشي ديگري از دفاعياتش گفت: زندگي امام حسين نمودار زندگي كنوني ماست
كه جان بر كف براي خلق هاي محروم ميهن خود در اين دادگاه محاكمه ميشويم.
او در اقليت بود و يزيد، بارگاه، قشون، حكوت و قدرت داشت.
او ايستاد و شهيد شد، هرچند كه يزيد گوشهيي از تاريخ را اشغال كرد ولي آنچه كه در تداوم تاريخ تكرار شد،
راه حسين و پايداري او بود، نه حكومت يزيد. آنچه را كه خلق ها تكرار كردند و ميكنند، راه حسين است
يادشان و ياد همه شهداي راه آزادي هميشه زنده و جاويد است و هرگاه كه نسيم در بهار ميوزد عطر وجود آنان را به همراه دارد.