Sunday, May 29, 2011

تسلیت به‌مناسبت درگذشت مجاهد صدیق اشرفی کاظم نعمت‌اللهی

تسلیت به‌مناسبت درگذشت مجاهد صدیق اشرفی کاظم نعمت‌اللهی

صبح امروز مجاهد صدیق کاظم نعمت‌اللهی بر اثر محاصره و فقدان امکانات پزشکی برای درمان، در اشرف درگذشت.
فقدان دریغ‌انگیز این مجاهد صدیق اشرفی که تا آخرین نفس در برابر شقاوت‌بارترین محاصره و محدودیتهای ضدانسانی خروشید و ایستادگی کرد و سند دیگری از صبر و صلابت و پایداری حماسی اشرف است را به مجاهدان اشرف، به راهبر مقاومت، به خانواده بزرگ مقاومت و به خانواده نعمت‌اللهی تسلیت می‌گویم.

ممانعت عمدی دژخیمان تحت‌امر مالکی از معالجات در دسترس، مانند دیالیز و عمل تعویض کلیه، بیانگر این واقعیت غیرقابل انکار است که درگذشت کاظم نعمت‌اللهی، یک قتل عمدی و یک جنایت جنگی دیگر علیه افراد حفاظت‌شده است که مسئولیت مستقیم آن برعهده مالکی است و باید به همین خاطر، مورد رسیدگی و پیگرد بین‌المللی قرار بگیرد.
سلام بر مجاهد صدیق و اشرفی سرفراز و مقاوم، کاظم نعمت‌اللهی که با عزمی جزم و خلل‌ناپذیر به مجاهدت در راه رهایی مردم و میهنش برخاست و در سالهای پایداری پرشکوه اشرف به ویژه در ماههایی که بر روی تخت بیمارستان می‌خروشید، به عهد ایستادگی برای آزادی مردم و میهنش وفا کرد.
همین خروش پایداری و صبر و فدا و پاکبازیهاست که رهایی ایران و ایرانی از ستم و سرکوب فاشیسم مذهبی را تضمین می‌کند.

مجاهد خلق کاظم نعمت اللهی به‌خاطر محاصره پزشکی و کارشکنی کمیته سرکوب بر اثر بیماری کلیه درگذشت


مجاهد خلق کاظم نعمت اللهی به‌خاطر محاصره پزشکی و کارشکنی کمیته سرکوب بر اثر بیماری کلیه درگذشت

فراخوان به اقدام بین‌المللی برای لغو محاصره پزشکی

کاظم نعمت اللهی، ۵۱ساله، از مجاهدان اشرف، با ۲۲سال سابقه مجاهدت، به‌خاطر محاصره ضدانسانی پزشکی و کارشکنی مستمر کمیته سرکوب اشرف و عمر خالد، مدیر شکنجه‌گاه عراق جدید، در اولین ساعتهای بامداد روز یکشنبه ۸خرداد ماه، پس از ۹ماه مقاومت، در بیمارستان بعقوبه در گذشت.

بر اساس تجویز پزشکان متخصص در ۵مهر۸۹ کاظم می‌بایست به سرعت تحت دیالیز قرار می‌گرفت. اما این عمل به بهانه‌های مختلف به تعویق افتاد و اولین دیالیز چهار ماه‌ونیم بعد یعنی در روز ۱۸بهمن انجام گرفت. بر اساس دستور پزشک بعد از آن نیز کاظم می‌بایست هر هفته دو بار برای دیالیز به بیمارستان بعقوبه می‌رفت. اما در این مدت بارها بیمارستان عراق جدید، که تنها کارکردش شکنجه مجاهدان مجروح و بیمار است، از فرستادن او به بعقوبه جلوگیری می‌کرد. این تأخیر و تعللها باعث از کار افتادن هر دو کلیه او شد. پزشک متخصص بعقوبه از کارشکنیهای شکنجه‌گاه عراق جدید به‌شدت برآشفته بود و به مدیر آن اعتراض می‌کرد.

روز ۱۹اردیبهشت، وضعیت کاظم به وخامت گرایید. اما عمر خالد از اعزام او به بیمارستان بعقوبه خودداری کرد. دو روز بعد در حالی‌که وضع او فوق‌العاده بحرانی شده بود به بیمارستان بعقوبه و اتاق مراقبتهای ویژه (CCU) منتقل شد. در روز ۲۹اردیبهشت، وقتی بیمار بار دیگر برای رفتن به بعقوبه، به بیمارستان عراق جدید مراجعه کرد، عمر خالد بار دیگر مانع اعزام وی شد و با اهانت او را بازگرداند و تنها سه روز بعد در اول خرداد به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بعقوبه منتقل شد. اما این بار وضعیت کاظم فوق‌العاده وخیم بود. تعداد زیادی از مجاهدان اشرف داوطلب بودند برای نجات جان کاظم یک کلیه خود را به او بدهند. ۱۵تن در ۵ و ۶خرداد به بیمارستان عراق جدید مراجعه کردند تا برای اهدای کلیه به بیمارستان بعقوبه بروند، اما عمرخالد مانع رفتن آنان شد و گفت بعدأ برای این کار اقدام کنند. خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران، روز ۸مارس هشدار داد ”کاظم نعمت‌اللهی از یک سال پیش به‌دلیل عدم درمان، هر دو کلیه‌اش در حال از کار افتادن است. نیاز فوری به درمان و پزشک متخصص دارد. اما کمیته سرکوب مانع ایجاد می‌کند“.

کاظم نعمت اللهی در ۱۲بهمن در نامه‌یی به نمایندگان ملل‌متحد هشدار داده بود: «من نگران هستم آن‌قدر این محدودیتها و تأخیرها را ادامه دهند تا هر دو کلیه من از کار بیفتد... جان بیماران در اشرف برای عمر خالد مدیر بیمارستان عراق جدید که تحت‌امر کمیته غیرقانونی وابسته به نخست‌وزیری کار می‌کند هیچ اهمیتی ندارد، وی نه تنها تسهیلاتی برای درمان بیماران فراهم نمی‌کند بلکه برعکس هر روز برای شدت بخشیدن به اعمال فشار بر بیماران و اذیت و آزار آنها، در مورد درمان بیماران بیشتر کارشکنی می‌کند».

قبل از این نیز مجاهدان خلق مهدی فتحی و محمدرضا حیدریان پس از مدتها مقاومت در برابر بیماری به‌خاطر ممانعت از دسترسی آزادانه به خدمات پزشکی و کارشکنیهای کمیته سرکوب اشرف در اذرماه و دی ماه گذشته درگذشتند.

مقاومت ایران کمیته سرکوب اشرف و شخص مالکی که اقدامات سرکوبگرانه و محاصره اشرف، به‌طور مستقیم به دستور او انجام می‌شود، را مسئول مرگ کاظم نعمت اللهی، مهدی فتحی و محمدرضا حیدریان می‌داند و خواستار اقدام فوری بین‌المللی برای لغو محاصره پزشکی و دسترسی آزادانه ساکنان اشرف به خدمات درمانی و نجات جان بیماران و مجروحان وخیم هستند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۸خرداد ۱۳۹۰ (۲۹می ۲۰۱۱)

شهيد نسترن عظيمي دانشجوي كامپيوتر دانشگاه آزاد تهران

شهيد نسترن عظيمي دانشجوي كامپيوتر دانشگاه آزاد شمال تهران
نسترن شهيد فروغ اشرف هميشه ميگفت مجاهد با خون خودش تاريخ شرف يك خلق را مي نويسد

Saturday, May 28, 2011

ايران كساني كه سازش نميكنند مرگشان عين حيات و زندگيست

به یاد شادروان عماد رام


گرامی‌باد یاد و خاطره استاد نامدار موسیقی، هنرمند محبوب مردم، عضو شورای ملی مقاومت ایران عمادرام


لبم چو گل خندان دو دیده‌ام دریاست
لب از برون خندد دل از درون گرید
زبرق چشمانم نشانه‌یی پیداست
زبرق چشمانم نشانه‌یی پیداست

راستی که این‌وصف حال خود عماد هم هست. سرخوش و شاداب و سبک‌بار، با روحی لطیف و قلبی شفاف و صدایی گرم که با ‌نی ‌و از ‌نی ‌حکایتها داشت… اهل فن و اصحاب هنر، بهتر از همگی ما می‌دانند که جامعه هنری ایران چه گوهر ذیقیمتی را از دست داده است. به‌راستی که او به‌عنوان یکی از رادمردان ادب و هنر ایران‌زمین، هم جامع ارزشها و اصالتهای هنر ملی بود و هم واضع نوآوریهای ماندنی، و هم در شمار درختان پرثمری که هرچه بیشتر گل ومیوه می‌دهند، بیشتر سر فروتنی در‌برابر آب و خاک و تبار تاریخی خود فرود می‌آورند.

عمادرام به‌راستی در شمار آن‌درختان پرثمری بود که دربرابر دیکتاتوری لجام‌گسیخته آخوندی سربرافراشت و دربرابر آب و خاک و تبار تاریخی خود سر فرود آورد.
نقش مؤثر در احیای موسیقی مازندرانی، کمک به‌تأسیس انجمن تئاتر ساری، از اولین‌فعالیتهای اجتماعی عمادرام بود. او از معدود موسیقی‌دانان معاصر ایران بود که هنرهای آهنگسازی، شاعری، نوازندگی و خوانندگی را یک‌جا داشت و یادآور بزرگانی همچون عارف و شیدا بود.

آثار تصویری او ازجمله، پیرچنگی که خود وی در آن، ‌در نقش یک پیرمرد چنگ می‌نواخت، تنهایی، ویرانه و نیز آثاری با نام بیا تا گل برافشانیم نیز از دیگر دستاوردهای این‌هنرمند بزرگ به‌شمار می‌آیند. عمادرام در دوران رژیم سابق، سالها سرپرستی ارکسترهای مختلف را در وزارت فرهنگ و هنر به‌عهده داشت و این‌ارکسترها را باجدیت، هدایت و رهبری می‌کرد. او با سخت‌کوشی بسیار در موسیقی نوین ایران، آثار ارزنده‌یی از خود به‌جای گذاشت.

یکی دیگر از ابتکارات هنری عمادرام تابلوهای موزیکالی بود که وی در آنها هم در نقش هنرپیشه، هم آهنگساز و هم خواننده ایفای نقش می‌نمود. عمادرام در آهنگسازی نیز نوآور و در نوازندگی بدعت‌گذار بود. او در به‌خدمت گرفتن فلوت برای اجرای ملودیهای ایرانی شیوه‌یی خاص و شایسته برجای نهاد.

با انقلاب ضدسلطنتی و ربوده شدن رهبری انقلاب توسط خمینی دجال، زندگی عمادرام هم دستخوش تغییر می‌شود. وی در خاطراتش در این‌مورد می‌نویسد:

«به‌خاطر دارم که یکی دو هفته پیش‌از پیروزی انقلاب57، خمینی پس‌از سالها دوری، با هواپیما عازم ایران بود. خبرنگاری از او پرسید که درآن‌لحظه چه احساسی دارد. او در جوابش گفت هیچ. من از همان‌لحظه فهمیدم که وطن من درگیر مشتی عمامه‌به‌سر شده است که سالیان دراز برای دست یافتن به‌چنین فرصتی خوابهای طلایی می‌دیده‌اند. ازاین‌رو باید بدون هیچ درنگی دست به‌کار شد و تا آخرین لحظه حیات برای ریشه‌کن‌کردن این‌زالوهای تشنه‌به‌خون از هیچ مبارزه‌یی روی‌گردان نبود.
ابتدا دست به‌تهیه و تکثیر نوارهایی زدم به‌نام «شبانه» یا «شب‌زنده‌داران» که محتوایی جز وطن‌خواهی و مردم‌سالاری نداشت. و ترانه‌هایی به‌نام هموطن! ایران- ایران كه با سخنانی نیشدار به‌آخوندها همراه بود و خوشایند ذائقه عوامل حکومت نبود.
لذا در سال ۱۳۶۰ دستگیر و روانه زندانم کردند. روزنامه مردم ارگان رسمی حزب توده که درآن‌زمان در نمازجمعه هم پخش می‌شد اولین‌روزنامه‌یی بود که نوشت: «عمادرام» جرثومه فساد دستگیر و زندانی شد. بعداز دو ماه اسارت با پادرمیانی دوستی! با ضبط آهنگهای مبتذل بر روی کلیه نوارهای وطنی من، و تحمل هشتاد ضربه ‌شلاق از زندان آزاد شدم. پس‌از آزادی از زندان به‌این‌فکر افتادم که دربرابر چنین حکومتی نباید لب فروبست و آرام نشست. لذا به‌تهیه و پخش نوارهایی دست زدم به‌نامهای حافظ، همتای آفتاب، که درباره مولانا بود، و قصه‌های کودکان.

اما روح ناآرام این‌هنرمند آزاده که به‌درستی خطر خمینی را دریافته بود در جستجوی راهی بود تا این‌هیولای مهیب را که از جرثومه های سیاه تاریخ زبانه کشیده بود به‌بند در کشد. وی در قسمت دیگری از خاطراتش می‌نویسد:

دوستی داشتم که عضو شورای ملی مقاومت بود. او ضمن بحث و گفتگو با من، کتابها و فیلمهایی از مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت را در اختیارم قرار می‌داد. رفته رفته پی بردم که گمشده خود را بازخواهم یافت. لذا به‌مبارزه سی ساله سازمان‌مجاهدین خلق و اعضای شورای ملی مقاومت پی بردم. بخصوص، در فیلمهای اوایل انقلاب که حاوی سخنان آقای رجوی درامجدیه، تبریز، و شمال ایران بود، آتش حقیقت مردم‌خواهی و ایران‌دوستی را در وجود ایشان شعله‌ور دیدم و یقینم شد ایشان رهبر جنبشی است که منشأ مبارزه‌اش همان‌صداقت، و فداکاری به‌خاطر مردم ایران می‌باشد.
... قبل‌از برنامه سی‌ام تیر در پاریس، در یکی دوجلسه با دیگر هنرمندان، نشستی با خانم رجوی داشتم، که ضمن آن‌از فعالیتهای ایشان برای تبدیل ارتش‌آزادیبخش از پیاده به‌زرهی، ارتقای خانمها تا درجه فرماندهی و جانشینی فرمانده کل ارتش‌آزادیبخش، همچنین دفاع ایشان از مقام زن در جامعه ایران مطلع شدم و فهمیدم که ایشان یکی از برجسته‌ترین شخصیتهای انسانی و بانویی مترقی و سیاسی هستند.
به‌همین‌دلیل برایم افتخاری بود ک به‌عضویت شورا درآیم تا درکنار همین همرزمانم به‌مبارزه برای آزادی مردم بپردازم.

می‌گویند هنرمندان، وجدان بیدار زمان خود هستند. و عمادرام این‌وجدان بیدار زمان، در جستجوی راهی بود برای درمان دردهایی که ارتجاع خمینی بر پیکر ایران و ایرانی ریخته بود، سرانجام درمان را می‌یابد. عمادرام این‌چنین می‌نویسد:
وقتی این‌فرصت به‌من داده شد برای اجلاس شورا با آقای رجوی روبه‌رو شوم و با ایشان به‌گفتگو بنشینم. تازه دریافتم این‌همه عشق مجاهدین و هواداران آنها برای آزادی از کجا سرچشمه می‌گیرد. باید به‌تأکید بگویم انسانیت، مهربانی، یگانگی، شجاعت و قاطعیت و تیزهوشی با اعتقاد راسخ به‌یک حکومت مردم‌سالار و پشتوانه‌یی متجاوز از سی سال مبارزه برای ایران و مردم آن، خلاصه‌یی است از این‌رادمرد تاریخ. که تاکنون نظیر آن‌کمتر دیده شده است. من به‌آنچه می‌خواستم رسیده بودم».

ده سال همراهی با مقاومت ایران باعث شد که هنردوستان ایران و جهان بتوانند آثار ارزشمند این‌آهنگساز و نوازنده پیش‌کسوت ایران را در صحنه‌های بزرگ با همراهی ارکسترهای معروف جهان بشنوند. اجراهایی که با پاله‌. د. کنگره در پاریس شروع شد و در سالنهای بزرگ دیگر در نقاط دیگر ادامه یافت.

سرانجام، هنرمند والایی که هنردوستان، خدمات ارزنده‌اش را بخش ارزشمندی از فرهنگ و موسیقی ایرانی و میراث فرهنگی ایران‌زمین می‌دانند و مبارزان، یاری و فتوت او را در مبارزه علیه استبداد و ارتجاع می‌ستایند، در نهم خرداد ماه ۱۳۸2 ازمیان ما پرکشید.

رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت در فقدان این‌هنرمند مردمی و مبارز گفت:

«قدر و منزلت هنری عمادرام برای جامعه هنری کشور و برای همه ایرانیانی که عواطف و احساساتشان با ساز و صدای او آشناست، نیاز به‌وصف ندارد. با‌این‌همه، تردیدی نیست که خصال انسانی این‌رادمرد هنر ملی در صدر ارزشهایش قرار می‌گیرد. ارزشهایی همچون وفا و بزرگ‌منشی و فروتنی که او را در قلب هموطنان و دوستدارانش جای داده است. همان‌ارزشهای والایی که او را با مقاومت پیوند داد و به‌یار وغمخوار صمیمی رزم‌آوران آزادی تبدیل کرد. آن‌قدر که برخی آثار ارزنده هنری خود را به‌تجلیل از مجاهدان و رزم‌آوران آزادی اختصاص داد و به‌آنها هدیه نمود».

عمادرام در گورستان بریف‌هوف شهر دوسلدورف آلمان به‌خاک سپرده شد و مزارش توسط یارانش گلباران گردید.

Thursday, May 26, 2011

هزاران تن از مردم پیکر ناصر حجازی را با سردادن شعارهایی علیه ولی‌فقیه ارتجاع تشییع کردند


هزاران تن از مردم امروز در ورزشگاه آزادی و در بهشت زهرا در مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر ناصر حجازی دروازه‌بان سابق تیم ملی ایران شعارهایی علیه ولی‌فقیه ارتجاع سردادند.

در ورزشگاه آزادی، مردم علیه نیروهای سرکوبگر انتظامی که به‌منظور جلوگیری از خیزش احتمالی مردم به ورزشگاه آزادی گسیل شده بودند شعار «نیروی انتظامی خجالت، خجالت» سر دادند.

مردم و به‌ویژه جوانان در بهشت زهرا نیز شعار «مبارک بن علی، نوبت سید علی» سردادند و به خواندن سرودها و اشعار مبارزاتی پرداختند.
دیکتاتوری آخوندی به بهانه برقراری نظم، انبوهی از مزدوران نیروی انتظامی را هم در ورزشگاه آزادی و هم در بهشت زهرا گسیل داشته بود تا مانع از شکل‌گیری تظاهرات و خیزش مردم علیه رژیم شود.

ناصر حجازی دروازه‌بان سابق تیم ملی ایران، بر اثر ابتلا به بیماری سرطان، روز دوشنبه در سن ۶۲سالگی درگذشت و امروز در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

مقاومت ایران درگذشت ناصر حجازی دروازه‌بان نامدار فوتبال ایران را تسلیت می‌گوید


ناصر حجازی، دروازه‌بان ارزنده فوتبال ایران، صبح روز دوشنبه ۲خرداد، بر اثر ابتلا به بیماری سرطان ریه، در بیمارستان کسری تهران درگذشت و جامعه ورزشی ایران را داغدار کرد.
حجازی در روزهای پایانی عمرش به‌شدت از سیاستهای ضدمردمی دولت احمدی‌نژاد انتقاد کرد و بی‌پروا حرفهای واقعی و درون قلبش را که سه دهه نتوانسته بود به‌خاطر حاکمیت سیاه آخوندی و وزارت اطلاعات منحوس و جهنمی‌اش به مردم ایران بزند، عنوان کرد و در سایت شخصی خودش آن را به اطلاع عموم مردم ایران رساند. ناصر حجازی خطاب به رژیم آخوندی اعلام کرد: … من ناصر حجازی هستم، سرد و گرم روزگار را چشیده‌ام... هیچ ابایی هم ندارم که اگر من را ببرید و با شلیک ۲ تیر به زندگی‌ام خاتمه دهید». ناصر حجازی رژیمی را مورد انتقاد قرار داد و محکوم کرد که در پرونده ننگین و سیاهش اعدام دهها تن از بهترین قهرمانان ورزشی ایران زمین، از جمله مجاهدان شهید حبیب خبیری، هوشنگ منتظرالظهور، فروزان عبدی، علا کوشالی، مهشید رزاقی، صمد منتظری و… به ثبت رسیده است.

کمیسیون ورزش شورای ملی مقاومت درگذشت ناصر حجازی، دروازه‌بان نامدار تاریخ فوتبال ایران را به مردم میهن‌پرست و ورزشدوست ایران و خانواده محترم حجازی تسلیت می‌گوید.

کمیسیون ورزش شورای ملی مقاومت ایران
۵خرداد۱۳۹۰ (۲۵می۲۰۱۱)
مسلم اسکندر فیلابی، مسئول کمیسیون ورزش شورای ملی مقاومت
محمد قربانی
اصغر ادیبی
بهرام مودت
حسن نایب آقا
منوچهر ارسطوپور
عباس نوین روزگار.

برخورد خشونت‌آمیز نیروهای انتظامی و امنیتی با شرکت‌کنندگان در مراسم ختم ناصر حجازی


در پی درگذشت ناصر حجازی فوتبالیست سر‌شناس ایرانی هزاران تن از طرفداران این ورزشکار نامدار ایرانی در محل مجموعه ورزشی آزادی مراسمی به یاد وی برگذار کردند. در حاشیه برگزاری این مراسم باشکوه عده‌یی از شهروندان که در این مراسم اقدام به‌سر دادن شعارهای ضدحکومتی و انتقادی نموده بودند توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.
نیروهای امنیتی در اکثر موارد با استفاده از خشونت اقدام به بازداشت و ضرب‌وشتم شهروندان نمودند، دست‌کم ۱۰تن از شرکت‌کنندگان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
لازم به ذکر است در پی مخالفت شورای تأمین استان، مراسم بزرگداشت این فوتبالیست در مرکز تهران برگزار نشده و مراسم برای ممانعت از استقبال مردمی به استادیوم آزادی منتقل شد.

نامه ۱۱۰تن از اعضای مجلسین عوام و اعیان انگلستان به رئیس‌جمهور آمریکا درباره حفاظت ساکنان اشرف


نامه ۱۱۰تن از اعضای مجلسین عوام و اعیان انگلستان

به رئیس‌جمهور آمریکا همزمان با سفر اوباما به لندن

ضرورت حمایت از طرح پارلمان اروپا و حفاظت اشرف
حذف نام مجاهدین از لیست آمریکا
در بریتانیا، بیش از ۵۰۰ نماینده مجلس از تمام احزاب
حمایت خود را از نقش هدایت کننده سازمان ملل در حفاظت اشرف اعلام کرده‌اند

باراک اوباما
رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا
کاخ سفید
۲۴ مه ۲۰۱۱ (۳خرداد)
آقای رئیس‌جمهور!
شما مطمئناً از وضعیت اضطراری انسانی در اشرف، محل استقرار ۳۴۰۰ ایرانی طرفدار دموکراسی در ایران مطلعید.
سازمان ملل تأیید کرده که در حمله ماه گذشته نیروهای مسلح عراقی به اشرف، ۳۵ ایرانی غیرمسلح و بی‌دفاع کشته شده‌اند.

مقامات آمریکایی که پس از این قتل‌عام از آن‌جا دیدن کردند مشاهدات خود را منتشر نکرده‌اند. شواهد انکارناپذیری وجود دارد که در این حمله تعداد ۳۴۰تن دیگر از ساکنان مجروح شدند، که جراحات ۲۲۵تن از آنها ناشی از اصابت گلوله و ترکش بوده است.

این حمله از سوی وزارت‌خارجه بریتانیا، اتحادیه اروپا و وزارت‌خارجه آمریکا محکوم شد. ولی نیروهای مسلح عراقی هم‌چنان قسمتهایی از اشرف را در اشغال خود دارند. آنها برای ورود نیازهای دارویی و پزشکی ساکنان محدودیت ایجاد کرده‌اند، و هیأتهای پارلمانی از دیدار از کمپ منع شده‌اند. حداقل ۴۲ ساکن که جراحاتشان بسیار جدی است از دسترسی به مراقبت مناسب پزشکی محروم شده‌اند.

تا زمانیکه کلیه طرفهای مربوطه بتوانند به یک توافق برسند، بسیار ضروری است که سازمان ملل بلافاصله حفاظت ساکنان را به‌دست گیرد و یک تیم ناظر دائمی را در اشرف مستقر کند.

ما معتقدیم راه‌حل پیشنهادی پارلمان اروپا برای انتقال ساکنان به کشور ثالث و پیش‌شرطهای ضمیمه آن بسیار واقعی و عملی هستند. هرچند هرگونه جابجایی اجباری ساکنان در داخل عراق، چنان‌چه بعضی از مقامات آمریکایی پیشنهاد کرده‌اند، غیرقانونی و نامعقول است.

در این‌جا بریتانیا، بیش از ۵۰۰ نماینده مجلس از تمام احزاب، حمایت خود را از این‌که نقش اصلی در حفاظت از اشرف به‌عهده سازمان ملل باشد، را اعلام کرده‌اند، و ما امیدواریم شما از راه‌حل پیشنهادی اروپا حمایت کنید.

ما هم‌چنین می‌خواهیم توجه شما را به ادامه لیست‌گذاری سازمان مجاهدین خلق ایران توسط وزارت‌خارجه آمریکا جلب کنیم. به‌دنبال حکم دادگاه واشنگتن دی سی در ژوئیه ۲۰۱۰ و هم‌چنین لغو لیست‌گذاری مجاهدین خلق ایران توسط بریتانیا و اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹، لیست‌گذاری این گروه در واشنگتن قانونا توجیه پذیر نیست، و ما صدمات ناشی از آن را دیده‌ایم چرا که عراق از آن برای توجیه حملات مرگبارش علیه ساکنان اشرف استفاده می‌کند.

ما می‌دانیم حمایت دوحزبی گسترده‌ای در آمریکا از لغو بلادرنگ لیست‌گذاری این گروه وجود دارد، از شما درخواست می‌کنیم برای تضمین آن شخصاً این موضوع را مورد توجه قرار دهید.

کمیته عربی - اسلامی برای دفاع از اشرف، با حمایت از ابتکار پارلمان اروپا, استمرار سرکوب و محاصره اشرف را محکوم می‌کند


کمیته عربی- اسلامی برای دفاع از اشرف
به ریاست نخست‌وزیر سید احمد غزالی
حمایت از ابتکار پارلمان اروپا برای حل بحران اشرف
کمیته عربی اسلامی برای دفاع از اشرف، استمرار سرکوب و محاصره اشرف توسط دولت عراق و اجرای طرحهای پلید علیه ساکنان بی‌دفاع را محکوم می‌کند و از ابتکار اروپایی برای حل مسالمت‌آمیز و دائمی این موضوع استقبال می‌کند.

ما به تلاش نمایندگان ملتهای اروپا برای حل این مسأله انسانی پیچیده، ارج می‌نهیم و برای شرکت فعال به‌منظور بثمر رساندن این ابتکار اعلام آمادگی می‌کنیم.

این ابتکار با شروط انسانی خودش، مبنی بر فراهم ساختن حفاظت موقت برای ساکنان اشرف و عقب‌نشینی نیروهای عراقی متجاوز از اشرف و رفع ممنوعیت دیدار وکلا و روزنامه‌نگاران و خانواده‌های ساکنان و پزشکان از اشرف و برداشتن محدودیتها و مزاحمت‌ها علیه ساکنان از سوی نیروهای عراقی و عناصر اطلاعات رژیم ایران و نیروی تروریستی قدس، تنها راه‌حل انسانی و واقعی است.

این کمیته موضع اعلام شده خانم کاترین اشتون نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا و تأکیدش بر نقش هدایت کننده سازمان ملل در این رابطه را مورد تقدیر قرار می‌دهد.

این کمیته هم‌چنین همه طرفهای ذیربط در اتحادیه اروپا، در سازمان ملل و آمریکا و دولت عراق وشورای ملی مقاومت ایران و مجاهدین خلق و سازمانهای بین‌المللی را برای حمایت از این پیشنهاد فرامی‌خواند.

اجرای این طرح باید تحت نظر ملل‌متحد انجام گیرد تا حقوق انسانی ساکنان اشرف مطابق معیارهای بین‌المللی، تضمین گردد.

مجاهد شهيد فروغ اشرف مرضيه پورنقي-بيكرانه عشق

شعار مردم : ناصر ما نمرده ولايته كه مرده

اطلاعيه كمسيون ورزش شورا مراسم ناصرحجازي

برافراشتن تصاويرشهيدان فروغ اشرف درقلب تهران

شهادت پر افتخار بنيانگذاران مجاهدين

پيام احمد زمردي به بچه هاي خواجه نصير

گفتگو با هنرمند اشرفي مجروح احمد زمردي

پيام مجروحين اشرف در فروغ اشرف

Wednesday, May 18, 2011

اعدام دو زندانی سیاسی در اصفهان




محمد و عبداله فتحی دو برادر ۲۷ و ۲۹ساله به اتهام محاربه بدار آویخته شدند
نظام شقاوت پیشه ولایت‌فقیه در یک جنایت هولناک، روز سه‌شنبه 27اردیبهشت دو برادر به نامهای محمد و عبدالله فتحی، 27 و 29ساله، را در زندان دستگرد اصفهان به اتهام آخوندساخته محاربه بدار آویخت. دژخیمان قوه قضاییه رژیم اتهام این دو زندانی سیاسی را محاربه با خدا از طریق سرقت مسلحانه و تشکیل گروه غیرقانونی ضد نظام جمهوری اسلامی اعلام کردند.

این دو زندانی سیاسی که پدر و دائیشان از زندانیان سیاسی دهه60 هستند، از فروردین سال۱۳۸۹ دستگیر و در طول یکسال گذشته تحت شکنجه قرار داشتند. پدر آنها گفت: «پسران من به سرنوشت آنهایی دچار شدند که به اتهام بازدید از اشرف در عراق، اعدام شدند». مادر آنان تأکید کرد: «در بدن هر دوی اینها آثار شکنجه هنوز هم باقی است. در زمان بازداشت اولیه، اینها را حتی تهدید به تجاوز و آزار جنسی کردند... عروسم هم به‌خاطر شکنجه شوهرش به دادسرای نظامی اصفهان شکایت کرده بود... اما به جای پاسخگویی، عروسم را هم به اتاق بازجویی برده و تهدید کردند».

مردم و جوانان اصفهان که از شب قبل از احتمال این اعدام جنایتکارانه مطلع شده بودند، سحرگاه سه‌شنبه برای جلوگیری از اعدام این دو جوان در مقابل زندان دست به تجمع زدند. دژخیمان برای پراکنده کردن مردم به دروغ گفتند که حکم اجرا نمی‌شود.

با اعدام این دو جوان شمار زندانیان اعدام شده طی 9روز گذشته دست‌کم به 32تن بالغ می‌شود.

رژیم رو به اضمحلال آخوندها بیهوده تلاش می‌کند با تشدید سرکوب و اعدام با موج انزجار عمومی مقابله کند و از شعله‌ور شدن قیامهای مردمی و انفجار خشم جوانانی که نفی تمامیت این رژیم را هدف قرار داده‌اند، جلوگیری کند.

مقاومت ایران از جامعه جهانی می‌خواهد سکوت در قبال نقض وحشیانه حقوق‌بشر در ایران و روند فزاینده اعدامهای خودسرانه را کنار گذاشته و رژیم آخوندی را به‌خاطر این بربریت افسارگسیخته مورد تحریمهای همه‌جانبه قرار دهد.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
28اردیبهشت ۱۳۹۰ (18 مه ۲۰۱۱)

لاگازت: شهردار از اشرف حمایت می‌کند


روزنامه لاگازت دو والدواز نوشت: شهردار از اشرف حمایت می‌کند.
شهردار انیر سوراواز می‌گوید: بنر تصاویر حمله به اشرف را به ساختمان شهرداری نصب کردیم تا مردم بدانند و از این واقعه مطلع شوند.
کلود کریگر، شهردار انیر سوراواز در کنفرانس بین‌المللی اعتراض علیه حمله به اشرف، محل استقرار ۳۵۰۰مخالف رژیم ملاها، شرکت کرد.

از زمانی که آمریکا حفاظت اشرف را به عراق واگذار کرد، تعرضهای ارتش عراق به این محل تکرار می‌شود.
در 8آوریل گذشته، ارتش عراق وارد اشرف شد و ۳۵تن از ساکنان از جمله زنان را کشت.

شهردار انیر سوراواز می‌گوید: من بلافاصله خودم را در کنار آرمان بشردوستانه قرار می‌دهم. مگر می‌توان گذاشت چنین چیزی صورت بگیرد؟

سروده فروغ اشرف

صدايي از بهشت -به ياد آسيه شهيد فروغ اشرف

جرمش اين بود كه اسرار هويدا مي كرد

تاشقايق هست زندگي بايد كرد - نامه اي زيبابه شقايق رجبي1

به ياد صبا هفت برادران -ازتولد دراوين تا شهادت دراشرف

به يادآسيه عاصي تراز عشق جاودانه

به يادحنيف كفايي ,يا دتو هميشه جاويد

تصاويري از لبخندهاي پيروزي عدالت و مقاومت

بزرگداشت شهدا در گردهمائي اورس،از

خاطره زنده يادپرستوي هنرايران منوچهر درلس آنجلس

مراسم خاكسپاري ووداع با هنرمند محبوب منوچهر

مجلس يادبودخواننده محبوب منوچهرعضوشورادراور

بزرگداشت هنرمند محبوب منوچهر سخايي-سخنان اعضاي شورا

نوايي از استادشمس بياد هنرمند محبوب منوچهر

جنايت جديد آخوندها اعدام برادران فتحي بجرم آزاديخواهي

ترانه گيسوشاكري- خشابيم و تفنگيم

ترانه اي از گيسو شاكري

ترانه ، اي بامن و پنهان شده- گيسو شاكري